به گزارش مشرق، بیانیه، تظاهرات، شعار، نامه، برنامه سالنی، مدعو، دعوا و پلاکارد. اینها را که با هم مخلوط کنیم و اندکی سسِ دانشجوی پر سودا به آن بیفزاییم و یکی دو ترم روی شعله آرام دانشگاه بپزیم، محصول یک «تشکل دانشجویی» است. چیزی که حکم گیلاس روی کیک ِ دانشگاهها را دارد و اصلا اگر نباشد انگار یک چیزی کم است. روز دانشجو هم ، دربست و تمامقد به نام همین محصولات جذاب دانشگاهها خورده. 16 آذر است و برنامههای تشکلیاش و دعواهای اینوری-آنوری!
«تشکل دانشجویی» هم اما مثل هر پدیده دیگری، جنس و تیپهای خاص خودش را دارد. اینجا به مناسبت روز دانشجو، دایرهالمعارفی از «تیپشناسی تشکلهای دانشجویی» برایتان گرد آوردهایم. راهنمای جامع ما را بخوانید تا با شناخت و آگاهی بهتر، تشکل مورد علاقه خودتان را قورت بدهید!
یک: تشکلهای انتلکتوئل
«ما خیلی خفنیم و حرفهای جدید میزنیم» شعار اصلی این تشکلهاست، حتی اگر علنی آن را اظهار نکنند. رئوس تمام برنامهها و نشریات این تشکلات، پرداختن به مکاتب فکری و برگزاری جلساتی است که خواندن اسامیشان برای دستکم 90 درصد دانشجویان، نشدنی باشد. «اسپارتاکوسیسم و دنیای پستمدرن» ، «بررسی نظام طبقاتی از نگاه سوکراتیس پاپاسدوپولوس» ، « داوینچی و ستیز با خویشتن و جهان در اندیشه سروش عبدالکریمی» و « سرنوشت جهان هولوگرافیک» عنوان تنها بخشی از جلسات این گروههاست. از جنبش دانشجویی فقط «دانشجویی»اش را گرفتهاند و مطلقاً اعتقادی به «جنبش» ندارند.
از اتاقهایشان به ندرت خارج میشوند و شنیده شده دبیر یکی از تشکلهای انتلکتوئل در اثر کثرت دوری از نور خورشید، هماکنون با بیماریهای ناشی از کمبود ویتامینD دست و پنجه نرم میکند. برگزاری یک جلسه با حضور حداکثر 10 دانشجو، یک پیروزی تاریخی در حد حماسه ملبورن برای این تشکلهاست. در یک کلام؛ کسی کاری به کارشان ندارد، آنها هم کاری به کسی ندارند و در خلسه خود غرق تماشای جهانند. مسئولین دانشگاهها بیش از دانشجویان قدر وجود چنین تشکلهایی را دانسته و همه را به «یادگرفتن» از این موجودات بیآزار و عمیق رهنمون میکنند.
دو: تشکلهای «یکبار مصرف»
حکم پلاستیک و کیسهفریزر را در میان تشکلها دارند. معمولاً حاصل تلاش یک جریان دو رنگ برای به دست گرفتن فضای دانشگاه در ایام خاصی میباشند. تعدادی دانشجو،که حتماً باید دستکم شصت درصد از آنها از جماعت اناث، ترجیحاً پلنگ باشند، یکی دو ماه مانده به انتخابات با ورود به یک تشکل و یا درخواست تاسیس تشکلی تازه، بساط عیش و نوش خود را در دانشگاهها پهن میکنند. کاربرد عمده این تشکلها «انصافاً و مراماً به ما رای بدهید» است و برای رسیدن به این مقصود، از هیچ گونه، تَکرار میکنم، هیچگونه کوشش و تلاشی دریغ نمیکنند. کافی است دانشجویی بخواهد تا به تیم/ فرد مورد نظر آنها رای بدهد تا نتایج جذاب فراوانی از جانب تشکل یکبار مصرف بر سرش ببارد.
برگزاری برنامههای سالنی با حضور اساتید معظم و اعضای گرامی فهرست و لیستشان، فضاسازی در دانشگاه، توزیع مچبندهای رنگی و در مواقع لازم اندکی دعوا و جنجال از رئوس برنامههای این تشکلها در دانشگاهها میباشد. پس از برگزاری انتخابات، مستقل از نتیجه حاصل، دو سرنوشت در انتظار یکبار مصرفهاست.
1- افتادن در ورطه اختلافات داخلی و دعوا سر اینکه «کی باید رئیس بشه». که معمولاً این دعوا بعد از دو تا سه سال منجر به انحلال تشکل شده و همین انحلال در دوران انتخابات بعدی، به عنوان تلاش صاحبان قدرت برای محدودسازی اندیشه در دانشگاهها، برای نسل بعدی دانشجویان تشریح میشود.
2- برگزاری جلسات و انتشار نشریاتی با محوریت « فمینسیم چقدر خوب است» ، « هرکسی لیبرال نباشد اوشگول است» ، « هرکسی ریشش را رنگ بکند و با دختران اروپایی دست بدهد بهترین رئیسجمهور تاریخ است»، «nهزار روز از حصر گذشت» و غیره. تشکل با این کارها ادامه حیات داده و خود را برای توزیع مچبند رنگی در ایام انتخابات بعدی و تکرار همین مطالبات و مطالب، آماده میکند.
سه : تشکلهای «بیانیهمحور»
از گونههای« نئاندرتال» تشکلی محسوب میشوند. اولین و سادهترین کار ممکن را انتخاب کرده و بیوقفه تکرارش میکنند. فرمول ثابت این تشکلها این است: هرچی شد، بیانیه بده!
در سوابق درخشان این تشکلها، معمولاً سالی سه-چهار نامه به رئیسجمهور، پنج- شش نامه به سران سایر قوا، هفت-هشت نامه به دیگر مسئولین نظام و ده-بیست نامه به مسئولین و روسای دانشگاهشان دیده میشود. در مواردی دیده شده که بیانیهمحور ها برای حل مشکل سرویس بهداشتی خوابگاه دانشگاهشان هم از ابزار بیانیه استفاده کردهاند.
طرز تهیه بیانیه در این تشکلها بدین شرح است:
1- سایتهای خبری را مرور میکنیم.
2- یکی از اخبار که به نظرمان مهم است را بر میگزینیم.
3- مسئول مربوطه را شناسایی میکنیم.
4- بیانیه را در قالب زیر میریزیم:
« جناب آقای/سرکار خانم دکتر مهندس........
با سلام
همان طور که میدانید جنبش دانشجویی بسیار مهم میباشد و شما باید بنا به وظیفه خود به افکار و اندیشههای این جنبش که ریشه در تاریخ این مرز و بوم دارد توجه ویژه کنید.
چندی است رفتار اخیر شما در فلان موضوع، خاطر دانشجویان کشور را آزرده کرده و جگر ما را فشار داده است. اینو چی میگی؟
شما آدم بیمسئولیتی میباشید. این کار اخیرتان خیلی زشت بود. خجالت بکشید.حیا کنید. اگر خجالت نکشید و حیا نکنید ما بنا به وظیفه تشکلیمان میآییم و خجالتتان را میکشیم. تکرار نشود.
و السلام
تشکل بیانیهمحور دانشگاه فلان»
5- با یکی از خبرنگاران SNN تماس گرفته و سفارش انتشار بیانیه را میدهیم.
واحد سنجش فعالیتهای این تشکلها «بیانیه بر دقیقه» است که گفته میشود تا 16آذر سال آینده در سیستم SI به ثبت خواهد رسید.
چهار: تشکلهای «تظاهراتمحور»
گونه پیشرفته بیانیهمحورها هستند و به جای نوشتن بیانیه، به صورت عملی به حساب طرف مقابلشان میرسند. همیشه و همواره در دفتر این تشکلها چندین پلاکارد، پارچهنوشته، پرچم، قیچی و چسب موجود است تا SetUp-Time برگزاری تجمع به حداقل برسد. محل برگزاری تجمعات هم بین دفتر ریاست دانشگاه، دفتر سازمان ملل در خیابان دروس تهران و سفارت /کنسولگری فلان کشور متغیر است. در تجمعات «سفارتی» استفاده از وسایل ایمنی و هشدار دهنده شدیداً توصیه میشود. در مواردی مشاهده شده که تظاهراتمحور ها به سفارت که میرسند، عنان از کف داده و خواهناخواه برای انقلابهای سوم و چهارم و پنجم اقدام میکنند که گاهی عواقب جبرانناپذیری در پی داشته.
در برخی آثار متاخر ِ تشکلشناسان، تظاهراتمحورها به دو زیرگروه «بیشفعال» و «خسته» تقسیمبندی شدهاند. بیشفعالها عموماً به کمتر از تجمع مقابل دفتر سازمان ملل راضی نشده و تا بیرون کشیدن معمار نظم نوین جهانی از سوراخش دستبردار نیستند. خستهها اما عموماً به نشستن زیر سایه درختان دانشگاه و اعتراض به قانون سنوات و یا وزیر علوم در حد «وای وای چه چیز بدی، آخ آخ» اکتفا میکنند. در نمونههای متاخر، تجمعات خستهها با استفاده از فضای فجازی تبدیل به مساله اصلی جامعه دانشگاهی کشور شده است.
پنج: تشکلهای «ناناز»
عدهای از «تشکلشناسان» معاصر، رشد و شکلگیری این تشکلها را ناشی از دگردیسی مفهوم تشکل و زوال معنای گونههای بیانیهمحور و تظاهراتمحور میدانند. مهمترین دغدغه این گونه از تشکلها، برگزاری مسابقات آشپزی، گلدوزی، دومینو، ماستخوری و بادبادکسازی است. حسینیبای از مهمترین مهمانان نانازها محسوب شده و همواره با شور و شوق مثالزدنیاش در حال توصیف نشاط و شعف برنامههای این تشکلهاست. اخیراً پای سلبریتیها هم توسط این گروه از تشکلها به دانشگاههای کشور باز شده. پیشبینی میشود به زودی با حضور خالهشادونه و عموپورنگ در برنامههایشان، روح تازهای به فعالیتهای جنبش دانشجویی کشور دمیده شود. تقویم این گروهها غالباً مناسبتی جز شب یلدا، چارشنبه سوری و نوروز ندارد و اخیراً دامنه فعالیت خود را به روز دانشجو هم گسترش دادهاند تا پای سایر تشکلها را از این روز ِ سراسر شادی و خنده، قطع کنند.